ساعت ۲۱ و ۴۸ دقیقه روز ۲۱ آبان ماه بود. زمین در کرمانشاه لرزید و در چشم به هم زدنی، همه چیز نابود شد. گویی عدد ۲۱ برای مردم کرمانشاه خوش یمن نبود.
خانههای زیادی تخریب شدند و از آن پس، چادر نشینی سهم ساکنان مناطق زلزله زده شد.
در تب و تاب روزهای اول زلزله، بسیاری این وعده را دادند که به کمک مردم میآیند. از دولتیها گرفته تا خیرین همه پای کار حاضر شدند، اما اکنون تب کمکها با گذشت مدت زمانی تاحدودی فروکش کرده است.
این روزها، هوا در مناطق زلزله زده سردتر از هر زمان دیگری است، آنقدر سرد که حتی یک ساعت ایستادن در آن هوا هم کار هر کسی نیست.
زنان و کودکان به عنوان آسیب پذیرترین قشر، این روزها در مناطق زلزله زده کرمانشاه حال و روز خوبی ندارند.
دستانشان ترک خورده، صورتشان از سرمای هوا قرمز شده و سرماخوردگی وجه اشتراک تمامی آنها است.
در شرایطی که گفته میشود بخش قابل توجهی از مردم زلزله زده کرمانشاه، کانکس دریافت کرده اند، اما هنوز خانوادههایی هستند که با وجود اولویتهایی که دارند موفق به دریافت کانکس نشده اند.
محمد محمودی، یکی از ساکنان منطقه ثلاث باباجانی، از مناطق زلزله زده کرمانشاه است.
نوزاد او روز سوم دی ماه به دنیا آمده و در این سرمای هوا، او را در چادر نگهداری میکنند.
محمد محمودی که خود دهیار ۲ روستای "کچل آباد" و "عبدالملکی اولیا" است در گفت و گو با خبرنگار گروه جامعه خبرگزاری میزان درباره وضعیت این روزهای زندگی شان میگوید: پیش از زلزله، در منطقه "تازه آباد" ثلاث باباجانی مستاجر بودیم. زلزله که آمد، خانه مان تخریب شد و مجبور شدیم در همان حوالی چادری را برپا کنیم.
وی میگوید: زمان زلزله، همسرم ماههای آخر بارداری اش بود و شرایط خوبی نداشت. به هر زحمتی که بود، یک چادر از هلال احمر گرفتیم و در آن ساکن شدیم.
محمودی با اشاره به سرمای شدید هوا و دشواریهای زندگی در چادر میگوید: روزگارمان به سختی میگذرد. برای من تحمل کردن سرما شاید ممکن باشد، ولی نگهداری از یک نوزاد در این شرایط بسیار دشوار است.
وی میافزاید: نوزاد متولد شده ما دختر است. شاید واژه یخ زن برای خیلیها بی معنا باشد، اما دختر من به معنای واقعی شبها یخ میزند. به سختی او را گرم نگه میداریم و او از روزی که به دنیا آمده، دائما بیمار است.
دشواری زندگی در مناطق زلزله زده بر کسی پوشیده نیست و سرمای هوا، بارش باران و برف این سرما را صد چندان کرده است. در این شرایط، برخی از ارگانهایی که وظیفه در اختیار گذاشتن کانکس را برعهده داشته اند، آنطور که باید به این وظایف عمل نکرده اند.
از دهیار ۲ روستای "کچل آباد" و "عبدالملکی اولیا" سوال میکنم که چرا تاکنون موفق به دریافت کانکس نشده اید؟، او در پاسخ میگوید: شبکه بهداشت و درمان، زنان باردار را معرفی میکردند تا در اولویت دریافت کانکس قرار گیرند. نام همسر من هم در این لیست قرار گرفته بود و اکنون در شرایطی که چندی است فرزند ما به دنیا آمده، اما هنوز کانکس وعده داده شده به دست ما نرسیده است.
وی در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه اکنون درآمد شما چقدر است؟ و آیا خودتان قادر به خرید کانکس هستید یا خیر؟، میگوید: ماهیانه ۶۰۰ هزار تومان درآمد دارم و با این درآمد، نمیتوانم کانکس تهیه کنم. پس اندازی هم ندارم که بتوانم به وسیله آن، یک کانکس برای خانواده ام تهیه کنم.
محمد محمودی، زندگی اش به مشکلات زیادی گره خورده است. او اکنون علاوه بر دغدغههایی که برای حفاظت از همسر و نوزاد بی پناهش دارد، نگران وضعیت نوزاد متولد نشده برادرش نیز هست.
در میان صحبت هایمان، او به وضعیت نامناسب خانواده برادرش عباس، اشاره میکند.
برای بررسی وضعیت زندگی برادر محمد، با عباس محمودی گفت و گویی را داشتیم.
وی در رابطه با شرایط زندگی اش میگوید: من به همراه ۳ عضو دیگر خانواده ام در چادر زندگی میکنیم و قرار است به زودی یک عضو جدید نیز به خانواده ما اضافه شود.
عباس محمودی میافزاید: همسرم باردار است و ماههای آخر بارداری اش را پشت سر میگذراند. در کنار چادر برادرم، ما نیز چادری را برپا کرده ایم و من به همراه همسر و دو فرزندم هنوز در چادر زندگی میکنیم.
وی با بیان اینکه " فقط وعده ارائه کانکس به خانواده من داده شده" میگوید: همسرم هر بار که به مرکز بهداشت مراجعه میکند، به او گفته میشود که در لیست دریافت کانکس قرار گرفته، اما هیچ اقدامی مبنی بر ارائه کانکس به ما نمیشود.
محمودی میافزاید: حتی اگر یک کانکس در اختیار خانواده من و برادرم قرار گیرد میتوانیم زنان و کودکان را در کانکس اسکان دهیم و خودمان در چادر بمانیم، اما این اتفاق هم هنوز نیافتاده است.
تعداد خانوادههایی که در مناطق زلزله زده کرمانشاه هنوز در چادر به سر میبرند اندک نیست. ترس مردم زلزله زده کرمانشاه این است که سرنوشتی مانند زلزله زدگان "بم" داشته باشند. زلزله زدگانی که هنوز تعدادی از آنها بعد از گذشت ۱۵ سال هنوز در چادر زندگی میکنند.میزان
نظرات شما عزیزان: