اقتصاد سياسي به زبان ساده(36)
ارزش مصرف چيست؟
قبلا" مفهوم کالا را بيان نموديم و گفتيم که محصولي که براي فروش يعني مبادله با محصول ديگر، توليد ميشود، کالا ميگويند. اين کالا، داراي دو مشخصه است که يکي از آنها اين است که بعضي از نيازهاي انسان را رفع کند، بنابراين کالا براي انسان سودمند است و انسان ميتواند را براي رفع احتياجاتش مصرف نمايد؛ پس کالا داراي ارزش مصرف است. مانند نان که با مصرف آن گرسنگي ما رفع ميگردد.
حال پرسش اينجاست که آيا هر چيزي که داراي ارزش مصرف است، کالا ميباشد؟
پاسخ به اين پرسش منفي است. مثلا" ناني را که دهقان قبلا" و يا حتا ميتوان گفت در بعضي مناطق هنوز هم، براي مصرف شخصي خود ميپزد، براي انسان سودمند بوده و يک نياز انسان را رفع مينمود، به همين دليل ارزش مصرفي داشت؛ درحالي که چون دهقان نان را براي مصرف شخصي خود توليد مينمود، نه براي فروش، آن نان کالا محسوب نميشد. اما امروزه ناني که در کارگاههاي نانوايي توليد ميشود براي فروش است و کالا محسوب ميشود.
امروزه اگر توجه کرده باشيد محصولاتی مانند انگور ياقوتي، چون هدف اصلي فروش است آن است نه مصرف برای خود، بر روي خوشههاي انگور نارس ياقوتي يک نوع سم ميپاشند که در مدت کوتاهي پوست سبز غورهاي انگور ياقوتي تبديل به پوست قهوهاي تيره رنگ و با ظاهري زيبا تبديل ميشود که تصور ميکني خوشمزه و شيرين است اما در هنگام خوردن متوجه ترش و نارس بودن آن ميشويد.
یا اینکه هندوانه را قبل از اين که کاملا" برَِسد با کودهاي رنگي (من اطلاع دقيق در اين مورد ندارم) که يک نوع کود آهن است آن را در آب حل ميکنند و از طريق ريشه وارد بافت هندوانه گشته و آن را قرمز و خوش رنگ مينمايد اما مزه ندارد.
کارخانهداران توليدکننده سوسيس و کالباس و اعضاي خانوادههاي آنان از مصرف سوسيس و کالباس و ديگر فرآوردههاي گوشتي، تولید خودشان، خودداري ميکنند.
به طور کلي همهي انواع مواد غذايي که امروزه مصرف ميکنيم چون جهت فروش توليد ميشوند از کيفيت و مرغوبيت خوبي برخودار نيستند. شايد از بزرگان خانواده بارها شنيده باشيد که از خوشمزه و مرغوبيت ميوهها و چيزهاي خوراکي ديگر، در قديم، بسيار ياد ميکنند. اينها و دهها نمونه ديگر، نشان ميدهد که چگونه يک محصول تبديل به کالا شده است. همه چيز کالايي شده است. همه چيز پولي شده است. روابط انسانها تبديل به روابط کالايي شده است. کسي بدون معوض براي شما کاري انجام نميدهد. تاثير اين روابط حتا به نزديکترين افراد خانواده، هم رسيد است به طوري که حاضر نيستند بدون چشمداشت، کاري براي همديگر انجام دهند. روابط عاطفی انسانی تحت تاثیر روابط کالایی دگرگون شده است. فرهنگ گذشته تحت تاثیر روابط کالایی و پولی، تغییر گشته و به فرهنگ کالایی و پولی تبدیل گشته است. حس نوع دوستی و احترام به همدیگر، تحت تاثیر روابط کالایی و پولی دچار تغییرات اساسی گشته است. در هنگام نخستین برخورد جزیی مانند برداشتن خراش بر بدنهی یک خودرو سواری، بین دو خودرو روی میدهد این است که شما چگونه خسارت مالی(پولی) مرا پرداخت میکنید.
چيزهايي مانند هوا، درختان جنگل، آبهاي جاري رودخانهها، کوهها و منابع طيعي ديگر، که محصول کار انسان نيستند، وجود دارند که براي ما سودمند و مفيد ميباشند و داراي ارزش مصرف هستند، اما کالا نيستند؛ اما اگر در شهرها و روستاها از آب آشاميدني،آب آبياري، چوب درختان و چيزهاي ديگر استفاده ميکنيم، کالا هستند که با مصرف آن، بايد معادل آن را به صورت پول يا چيزهاي ديگر پرداخت نماييم. اگر وضعيت نظام سرمايهداري همچنان به اين شيوه ادامه پيدا کند، بايد خودمان را براي روزي آماده نماييم که پول مصرف هواي تنفسي، گردش در طبيعت، کوهنوردي و شنا در آبهاي جاري رودخانهها را نيز بايد، پرداخت نماييم.
تا اينجا دانستيم هر چيزي که ارزش مصرفي داشته باشد، لزوما" کالا نيست، ولي آيا هر کالايي داراي ارزش مصرف است؟ در پاسخ بايد بگوييم که يکي از خصوصيات يا ويژگيهاي کالا اين است که سودمند بوده و به نحوي يکي از نيازها و يا احتياجات انسان را رفع نمايد، بنابراين داراي ارزش مصرف ميباشد. اگر کالايي داراي ارزش مصرف نباشد، خريداري ندارد.
بنابراين هر کالايي داراي ارزش مصرف است، اما هر محصول توليدي که داراي ارزش مصرف باشد، کالا نيست. مانند نانی که زن کشاورز برای خود و خانواده تهیه میکند. امروزه تقریبا" هر محصولی تولید میشود، کالاست.
ادامه دارد
نظرات شما عزیزان: